پیامبر اسلام(ص) درباره سلمان فارسی فرمود: «سلمان از ما اهلبیت است»؛ بر این اساس؛ آیا سلمان را میتوان مصداق آیه تطهیر و حدیث ثقلین دانست؟
پرسش میدانیم که پیامبر(ص) درباره سلمان فارسی گفتهاند: «سلمان از ما اهلبیت است». آیا آیاتی مانند آیه تطهیر و احادیثی مانند حدیث ثقلین که درباره اهلبیت(ع) وجود دارند، شامل حال ایشان نیز میشوند؟ پاسخ اجمالی «آیه تطهیر» و «حدیث ثقلین» فقط شامل معصومان از اهلبیت(ع) میشود و کسی غیر از این بزرگواران تحت این آیه […]
پرسش
میدانیم که پیامبر(ص) درباره سلمان فارسی گفتهاند: «سلمان از ما اهلبیت است». آیا آیاتی مانند آیه تطهیر و احادیثی مانند حدیث ثقلین که درباره اهلبیت(ع) وجود دارند، شامل حال ایشان نیز میشوند؟
«آیه تطهیر» و «حدیث ثقلین» فقط شامل معصومان از اهلبیت(ع) میشود و کسی غیر از این بزرگواران تحت این آیه و حدیث قرار نمیگیرد.[۱] اما با این وجود، اگرچه سلمان فارسی را نمیتوان مشمول این آیه و حدیث دانست؛ اما این مطلب چیزی از ارزش و مقام ایشان نمیکاهد، چنانچه پیامبر زندهای مانند حضرت عیسی(ع) نیز با وجود معصوم بودن، از ثقلین به شمار نمیآید. به عبارت دیگر؛ سلمان، امامِ منصوب از خدا نیست، اما با توجه به ویژگیهای بسیاری که در آن بزرگوار وجود داشت که مشابه با ویژگیهای معصومان بود، پیامبر اسلام(ص) و نیز اهلبیت(ع) همواره ایشان را به عنوان شخصیت ارزشمندی معرفی کرده و به خود منتسب مینمودند:
۱٫ پیامبر اکرم(ص): «جبرئیل امین بر من نازل شد و گفت: خدا فرمود: من چهار نفر از اصحاب تو را دوست دارم». کسی از پیامبر(ص) پرسید: این چهار نفر چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «علی(ع)، سلمان، ابوذر و مقداد».[۲]
۲٫ از امام علی(ع) در باره جایگاه سلمان پرسیدند و آنحضرت در پاسخ فرمود: «سلمان جوانمردی از ما اهلبیت است، در میان شما چه کسی مانند لقمان حکیم است که عالم علم اولین و آخرین بود و کتاب اول و آخر را خواند و دریایی است که خشک نمیشود».[۳] در نقل دیگری امام علی(ع) فرمود: «سلمان، علم اول و آخر را یاد گرفت و آن چیزی که در نزد او قرار دارد، برای عموم قابل درک نیست».[۴]
۳٫ منصور بن بزرج میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم که چرا همواره میشنوم که شما از سلمان فارسى به نیکی یاد میکنید؟! امام(ع) فرمود: «نگو سلمان فارسى، بلکه بگو سلمان محمدى! آیا میدانى چرا فراوان از او یاد میکنم؟» گفتم: نه. گفت: «به جهت ویژگیهای سهگانهای که در او بود: نخست اینکه خواست امیر المؤمنین(ع) را بر خواست خود مقدم میداشت. دوم آنکه بینوایان را دوست میداشت و آنان را بر مالداران و دنیاداران ترجیح مینهاد، و سوم دوستى وى نسبت به دانش و دانشمندان».[۵]
۱٫ پیامبر اکرم(ص): «جبرئیل امین بر من نازل شد و گفت: خدا فرمود: من چهار نفر از اصحاب تو را دوست دارم». کسی از پیامبر(ص) پرسید: این چهار نفر چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «علی(ع)، سلمان، ابوذر و مقداد».[۲]
۲٫ از امام علی(ع) در باره جایگاه سلمان پرسیدند و آنحضرت در پاسخ فرمود: «سلمان جوانمردی از ما اهلبیت است، در میان شما چه کسی مانند لقمان حکیم است که عالم علم اولین و آخرین بود و کتاب اول و آخر را خواند و دریایی است که خشک نمیشود».[۳] در نقل دیگری امام علی(ع) فرمود: «سلمان، علم اول و آخر را یاد گرفت و آن چیزی که در نزد او قرار دارد، برای عموم قابل درک نیست».[۴]
۳٫ منصور بن بزرج میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم که چرا همواره میشنوم که شما از سلمان فارسى به نیکی یاد میکنید؟! امام(ع) فرمود: «نگو سلمان فارسى، بلکه بگو سلمان محمدى! آیا میدانى چرا فراوان از او یاد میکنم؟» گفتم: نه. گفت: «به جهت ویژگیهای سهگانهای که در او بود: نخست اینکه خواست امیر المؤمنین(ع) را بر خواست خود مقدم میداشت. دوم آنکه بینوایان را دوست میداشت و آنان را بر مالداران و دنیاداران ترجیح مینهاد، و سوم دوستى وى نسبت به دانش و دانشمندان».[۵]
[۱]. انحصار معصومین در چهارده نفر»، ۱۷۸؛ اهل بیت»، ۸۲۹؛ اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، ۱۳۲٫
[۲]. ابونعیم، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج ۱، ص ۱۹۰، مصر، دار أمالقرى، چاپ اول، بیتا؛ نیز ر. ک: صدوق، محمد بن على، الخصال، ج ۱، ص ۲۵۴، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[۳]. ابن عساکر، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، محقق، شیرى، على، ج ۲۱، ص ۴۲۲، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۴]. حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج ۱، ص ۱۸۷٫
[۵]. طوسى، محمد بن حسن، أمالی، ص ۱۳۳، قم، دارالثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.