شب قدر،تجلیِ کمالات انسانِ کامل
شب قدر ، تجلیِ کمالات انسانِ کامل (۱) یکی از مظلوم ترین و غریب ترین آموزه های قرآن و دین مبین اسلام و سند محکم حقانیت مکتب شیعه «شب قدر» است. حقیقت امر این است که قرآن پژوهان و محققین در مورد عظمت و هیبت و شکوه بی نظیر این شب نورانی اطلاعاتی […]
شب قدر ، تجلیِ کمالات انسانِ کامل (۱)
یکی از مظلوم ترین و غریب ترین آموزه های قرآن و دین مبین اسلام و سند محکم حقانیت مکتب شیعه «شب قدر» است.
حقیقت امر این است که قرآن پژوهان و محققین در مورد عظمت و هیبت و شکوه بی نظیر این شب نورانی اطلاعاتی بسیار اندک به توده جامعه منتقل کرده اند.در حقیقت می توان به صراحت اعلام کرد که باطن و معنای «شب قدر» بر اساس میزان فهم و درک مردم تبیین شده است و نه بر اساس حقیقت و باطن عظمت شب قدر.

بجاست در ابتدای این نوشتار اشاره شود که کیمیایِ انسانِ سازِ ماه مبارک رمضان در مدت سی روزه خود در تاریخ اسلام، یک صعود و یک نزول را خود تجربه کرد.
صعودی تحت عنوان «معراج» که در هفدهمین شب از ماه مبارک رمضان ، که انسان ِکامل و نبی اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) را به عرش و عالمِ غیب و رؤیت خداوند در «سدره المنتهی» رساند و نزولی در بیست و سومین شب از ماه مبارک رمضان که قرآن از عرش و هویت ِغیبیه الهی به قلب نبی اعظم و انسان کامل فرود آورد.
بدیهی است که نزول قرآن بر آسمان و زمین چنان سنگین و دشوار است که خداوند متعال در تمثیلی لطیف دیگر در مورد عظمت و شکوه عظمت نزول قرآن مجید، فروپاشی و متلاشی شدن کوه ها ـ که مستحکم ترین بنای خلقت الهی هستند ـ را فرجام نزول قرآن به کوه ها می داند. (حشر۲۱:۵۹)
در حدیثی نبوی تصریح شده است که هنگامی که شب قدر فرا می رسد ملائکه اى که ساکن در «سدره المنتهى » هستند و جبرئیل یکى از ایشان است به زمین نازل می شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم هایى را به همراه دارند. (مجمع البیان؛۱۰/۵۲۰)
براستی ملایک مستقر در جوار رحمت الهی و آخرین ایستگاه صعود پیامبرـ سدره المنتهی ـ در معراج به چه دلیلی موجه باید به دنیا سفر کنند؟
چرا ملایک و روح به زمین نازل می شوند و حامل چه پیامی برای انسانها و انسان کامل هستند؟ و…
در پاسخ به این سؤال و صدها سؤال دیگر در این زمینه باید اعتراف به ناتوانی عقل ناقص بشر در این موضوع را بپذیریم. تنها راه پاسخ به این سؤالات را ارجاع این سؤالاتِ کلیدی ـ در ارتباط و رابطه عمیق عالم ماده و غیب ـ به تنها مسافر و مشاهده کننده سدره المنتهی -یعنی پیامبر اعظم و جانشینان معصوم او ـ که مهبط وحی الهی هستند و گاهی در پاره ای از احادیث بدان اشاراتی داشته اند.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب، آب حیاتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر كه این تازه براتم دادند
پی نوشت:
_______________________________________
۱- سید علی بطحایی؛ طلبه سطح خارج حوزه علمیه قم ، دکترای مذاهب کلامی
نوشته شده توسط سید علی بطحایی در سه شنبه هشتم تیر ۱۳۹۵